quack به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
(quacksalver) (=charlatan) شارلاتان
-
زبان بازصدای اردک
-
قات قات
-
آدم شارلاتان
-
چاخان
-
دروغی
-
ساختگی
-
قلابی
-
قات قات کردن
-
صدای اردک کردن
-
دوای قلابی دادن