proficiency به فارسی | دیکشنری انگلیسی
proficiency
-
زبردستی
-
چیرگی
-
مهارت
-
تخصص
-
کارآئی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.