processor به فارسی | دیکشنری انگلیسی

processor
  • عمل کننده

  • تکمیل کننده

  • تمام کننده پردازنده

  • پردازشگر

  • پردازنده

  • اجرا کننده، فرایندگر، پردازنده، پردازشگر، وسیله ی اجرا

  • پردازنده

  • پردازنده، پردازشگر - نگاه کنید به CPU ; coprocessor ; microprocessor.

  • پردازنده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری