prig به فارسی | دیکشنری انگلیسی

prig
  • شخص منفور

  • میخ کوچک

  • آدم خودنما

  • نکته گیر

  • ایرادگیر

  • کش رفتن

  • دزدیدن

  • التماسکردن

  • دله دزد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری