place به فارسی | دیکشنری انگلیسی

place
  • جا

  • محل

  • مرتبه

  • قرار دادن

  • گماردن جایگاه

  • میدان

  • فضا

  • جا

  • مکان

  • در محلی گذاردن

  • گذاشتن

  • جای دادن

  • وهله

  • صندلی

  • مکان موقعیتی که متناظر با توان معینی از مبنا در سیستم عددنویسی مکانی است. مکانها معمولاً از راست به چپ عدددهی می شوند. صفر در مکان راست قرار می گیرد و ممیز ده دهی، دودویی یا مبنای دیگر در آخرین مکان سمت چپ قرار نمی گیرد، مگر آن که عددی بعد از آن باشد.

  • قرار دادن، وضع، وضعیت، جا، محل، موضع

  • مکان

  • قراردادن

  • محل

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری