patrol به فارسی | دیکشنری انگلیسی

patrol
  • (نظ) گشت

  • گشتی

  • پاسداری

  • گشت زدن

  • پاسبانی کردن

  • پاسداری کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر