operating به فارسی | دیکشنری انگلیسی

operating
  • عامل

  • عملیاتی

  • عملیاتی

  • عملکرد، کار

  • عملکرد، عامل

  • کارکرد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر