obliterate به فارسی | دیکشنری انگلیسی

obliterate
  • ستردن

  • محو کردن

  • زدودن

  • پاک کردن

  • معدوم کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر