obligee به فارسی | دیکشنری انگلیسی

obligee
  • متعهدله

  • بستانکار

  • راهن

  • متعهد له، مضمون له، بستانکار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر