neutral به فارسی | دیکشنری انگلیسی

neutral
  • خنثی

  • بی طرفبیطرف

  • بدون جانبداری

  • خنثی

  • بیرنگ

  • نادر گیر

  • خنثی - بی اثر

  •  بی نام یا حامل

  • خنثی ویژگی داشتن تعداد الکترونها و پرتونهای برابر در شرایط عادی بار الکتریکی ندارد.

  • خنثی، نول

  • خنثی، بی اثر

  • خنثی

  • بی طرف

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری