mouse به فارسی | دیکشنری انگلیسی

mouse
  • (ج ش) موش خانگی

  • موش گرفتن

  • جستجو کردن

  • موش وسیله جانبی کامپیوتر که حرکت آن روی صفحه افقی سبی حرکت مکان نما روی صفحه ی مونیتورکامپیوتر، در همان جهت می شود.

  • ماوس، موش، موشواره

  • ماوس، موش - دستگاه ورودی کامپیوتر که با حرکت آن در اطراف میز کامپیوتر و فشار یک یا دو دکمه به کار می رود.با حرکت دادن ماوش، یک اشاره گر بر روی صفحه نمایش حرکت می کند. (نگاه کنید به mouse pointer). رابطهای گرافیکی کاربر (مانند میکروسافت ویندوز و سیستم عامل مک اسنتاش) همواره از ماوس استفاده می کنند.برنامه های ترسیم و نقاشی نیز بسیار وابسته به این دستگاه ورودی اند. نگاه کنید به program ; Macitosh ; Windows trackball ; draw program; paint دو روش برای اتصال دستگاه ماوس به کامپیوتر سازگار با PC وجود دارد: اتصال ماوس به کامپیوتر به وسیله افزودن یک کارت آداپتور به کامپیوتر، یا اتصال ماوس سری به ورودی سری کامپیوتر.

  • ماوس، موش.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر