moratorium به فارسی | دیکشنری انگلیسی
moratorium
-
(حق) مهلت قانونی
-
استمهال
-
استمهال، تمدید یا تعویق مهلت پرداخت دین یا ایفای تعهد، به موجب قانون
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.