mixer به فارسی | دیکشنری انگلیسی

mixer
  • آمیزنده

  • مخلوط کن

  • مخلوط کن

  • مخلوط کن

  • مخلوط کننده 1. قطعه ای با دو یا چند ورودی معمولاً قابل تنظیم و یک خروجی مشترک. این قطعه سیگنالهای صوت و تصویر مجزا را به طور خطی در شرایط مورد نظر ترکیب می کند تا یک سیگنال خروجی تولید کند. 2. طبقه ای در گیرنده سوپر هترودین که در آن سیگنال RF مدوله نشده ی ورودی با سیگنال RF نوسان ساز محلی ترکیب می شود تا سیگنال IF مدوله شده را ایجاد کند. از دیودهای بلوری به عنوان مخلوط کننده در رادار و سایر تجهیزات ریز موج استفاده ی گسترده ای می شود. آن را اولین آشکار ساز یا اولین اشکار ساز مخلوط کننده نیز می نامند. مخلوط کننده و نوسان با یکدیگر مبدل را تشکیل می دهند. 3. قطعه غیر خطی که در آن دو باریکه نوری برای ساختن باریکه جدیدی ترکیب می شوند که باسمدی برابر با مجموع یا تفاضل طول موجهای ورودی دارد. اختلاف بسامد بین دو پرتو ممکن است آنقدر کم باشد که به جای طیف امواج نوری در طیف امواج رادیویی قرار گیرد.

  • مخلوط کننده

  • مخلوط کننده: دستگاهی که برای اختلاط و ترکیب کردن ۲ یا چند نوع ماده با هم به کار میرود.

  • مخلوط کننده، مخلوط کن، به هم زن

  • مخلوط کن

  • آمیزشگر (متصدی‌ آمیزش‌ صداها)

  • ترکیب‌ کن‌ / ترکیب‌ کننده‌

  • ترکیب‌ کننده‌ نوار صوتی‌

  • درهم‌آمیزی‌ صدا

  • دستگاههای‌ چند مجرایی‌

  • مأمور میکس‌

  • مخلوط کن

  • مخلوط کننده

  • میکسر

  • همزن

  • ترکیب کننده - کنترل نرم افزاری که بلندی نسبی انواع صداهای تولید شده توسط یک کارت صوتی را تعیین می کند، مانند MIDI، و گفتار ترکیب شده.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری