mask به فارسی | دیکشنری انگلیسی

mask
  • نقابنقاب

  • روبند

  • ماسک

  • لفافه

  • بهانه

  • عیاشی

  • شادمانی

  • خوش گذرانی

  • ماسک زدن

  • پنهان کردن

  • پوشاندن

  • پوشانه

  • ماسک 1. صفحه شفاف (از شیشه یا کوارتز) پوشیده شده با الگوهای غیر شفاف که ابعاد و شکل عناصر مدار مجتمع. را در یک سطح تولید تعیین می کند، مانند سوراخها، امترها گیتها، درینها و کانالها، قسمتهای انتخاب شده ای از پولک که با ماده ی ضد نور پوشیده شده است.در معرض نور ماورای بنفش قرار می گیرد تا سطوحی را که باید زدوده شوند. معین شود. سطوح غیر شفاف ماسک را می توان با نشاندن کروم، اکسید آهن یا سیلیسیم شکل داد. ممکن است تا 20 ماسک متوالی برای یک آی سی به ار برده شوند 2. صفحه شفاف (شیشه ای یا پلاستیکی) با نواحی غیر شفاف که الگویی را برای تعریف رسانا، مسیر ها، صفحه های زمین و اتصالها، در تولید برد مدار چاپی تشکیل می دهد. نور عبوری از ماسک الگو را بر روی برد.مداری با پوشش ضد نور می اندازد. مواد ضد نور قرار گرفته در معرض نور به وطر شیمیایی پاک می شوند و الگوی باقی مانده نواحی مسی را که باید با اسید زدوده شوند، تعیین می کند.

  • پوشانه، نقاب، ماسک

  • پوشش

  • پوشش‌

  • ماسک‌

  • نقاب‌

  • نقاب- ماسک پنهان کردن

  • پوشش، نقاب - 1- (در برنامه ی ترسیم) ایجاد یک شیء با سوراخی درون آن به طوری که منظره ی شیء تحت کنترل قرار گیرد. 2- (در برنامه ی نقاشی) علامت گذاری ناحیه ای از رسم به صورتی که آن را از ابزارهای ترسیم محافظت کند. این پوشش، همزمان با پیشرفت ترسیم حذف می شود. این حالت قابل قیاس با پوشش به کار رفته در نقاشی آبرنگ است. 3- (در برنامه نویسی) جدا کردن بخشی از یک عدد دودویی به وسیله ی AND کردن با عدد دودویی دیگر. مثلاً 4 بیت اول هر بایت را می توان به وسیله ی AND کردن با بایت 11110000جدا کرد. نگاه کنید به AND gate.

  • پوشش، سامان، الگو، نقاب کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یا کاراکترها که برای استخراج یا گزینشش قسمت هایی از کلمات ماشینی دیگر بکار برده می شود

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری