liquid به فارسی | دیکشنری انگلیسی

liquid
  • مایع

  • آبگونه

  • چیز آبکی

  • روان

  • سلیس

  • (در مورد کالا) نقد شو

  • پول شدنی

  • سهل وساده

  • مایع - سیال

  • مایع

  • مایع، قابل تبدیل، سیال، نقدینه، نقد شدنی، نقد، نقد شونده

  • مایع

  • قابل نقد شدن، نقد، نقدی، دارای نقدینه قابل توجه

  • مایع

  • آبکی

  • آبگونه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری