layout به فارسی | دیکشنری انگلیسی

layout
  • طرح بندی

  • جانمایی نموداری که موقعیت قسمتهای مختلف را روی بدنه یا قاب نمایش می دهد.

  • طرح، آرایش، جانمایی

  • طرح نصب: طرح ماشین آلات کارخانه تولیدی که به طور جداگانه از ابتدا تا انتهای خط تولید را به ترتیب واحدهای مختلف و چگونگی ارتباط آنها را با هم مشخص میکند.

  • چیدمان، طرح بندی، نقشه

  • طرح، آرایش

  • طراحی‌

  • طرح

  • طرح اولیه

  • گستردگی

  • نحوه گستردگی

  • شکل و ترکیب استخوانبندی

  • رسم

  • آرایش، صفحه آرایی، طرح، طرح بندی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری