kickback به فارسی | دیکشنری انگلیسی
kickback
-
پس زدن (ماشین وغیره)
-
لگدزدن
-
بازپرداخت
-
برگشتی ولتاژ ظاهر شده دو سر یک القاگر در موقع قطع جریان و افت میدان مغناطیسی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.