kick in به فارسی | دیکشنری انگلیسی

kick in
  • (ز ع آمر) مشارکت کردن در

  • سهم دادن در

  • کردن

  • دارفانی را وداع گفتن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر