jelly به فارسی | دیکشنری انگلیسی

jelly
  • دلمه

  • لرزانک

  • ماده لزج

  • جسم ژلاتینی

  • ژله: ماده ای نیمه جامد که از ترکیباتی مثل ژلاتین یا پکتین تشکیل شده است مواد به وجود آورنده آن عبارت اند از آب میوه، شکر، پکتین و اسید آلی

  • پرده‌ رنگی‌

  • ژلاتین‌ / صافی‌ ژلاتینی‌ (نور)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر