involution به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
عود مرض
-
عود چیزی
-
پیچ
-
پیچیدن
-
(ر) توان یابی
-
قوه یابی
-
(د بدیع) پیچدارکردن عبارت
-
به توان رسانی، برگشت، تضامن، بسط
-
گستردگی