involute به فارسی | دیکشنری انگلیسی

involute
  • بغرنج

  • تودرتو

  • مبهم

  • غامض

  • پیچدار

  • پیچیده شدن

  • پیچدار شدن

  • گسترده، پیچ، گسترنده، باز شده، گسترنده، گسترش دهنده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر