intrusion به فارسی | دیکشنری انگلیسی - جدول یاب

intrusion به فارسی دیکشنری انگلیسی

intrusion
  • دخول سرزده و بدون اجازه

  •  اینتروژن، فرورفتن، فروبردن...‏

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر