intercession به فارسی | دیکشنری انگلیسی

intercession
  • میانجی گری

  • پایمردی

  • شفاعت

  • وساطت

  • پادرمیانی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر