inspection به فارسی | دیکشنری انگلیسی

inspection
  • بازرسی

  • تفتیش

  • بازدید

  • معاینه

  • سرکشیتفتیش

  • بازرسی

  • بازرسی

  • بازرسی

  • بازرسی کردن

  • بازرسی، بازدید

  • بازبینی، بازرسی، معاینه، کنترل

  •  مشاهده...‏

  • بازرسی

  • نظارت

  • بازبینی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری