infrequency به فارسی | دیکشنری انگلیسی

infrequency
  • کمی

  • کمیابی

  • ندرت وقوع

  • عدم تکرر

  • نا بسامدی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر