informer به فارسی | دیکشنری انگلیسی

informer
  • آگاه گرآگاهگر

  • مخبر

  • خبر رسان

  • کارآگاه

  • جاسوس

  • سخن چین

  • خبردهنده، مخبر، آگاه گر

  • جاسوس، خبرچین

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر