incommunicable به فارسی | دیکشنری انگلیسی
incommunicable
-
غیر قابل سرایت
-
نگفتنی
-
غیرقابل پخش
-
بیحرف
-
غیر قابل ابلاغ
-
بدون رابطه
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.