impuissance به فارسی | دیکشنری انگلیسی

impuissance
  • نا توانی

  • ضعف قوای جنسی

  • سستی

  • عجز

  • کم زوری

  • عنن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر