implant به فارسی | دیکشنری انگلیسی

implant
  • کاشت

  • جای دادن

  • فرو کردن

  • کاشتن

  • القائ کردن

  • پیوند مصنوعی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر