humor به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
(humour) مشرب
-
خیال
-
مزاح
-
خلق
-
شوخی
-
خوشمزگی
-
خوشی دادن
-
راضی نگاهداشتن
-
(طب) خلط
-
تنابه
-
منحنی D و H
-
خلط