homogeny به فارسی | دیکشنری انگلیسی
homogeny
-
(م م) همانندی درنتیجه داشتن یک اصل
-
همانندی
-
تشابه
-
ایجاد جنسی شبیه خود
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.