homogeneous به فارسی | دیکشنری انگلیسی

homogeneous
  • همگن

  • متجانس (زیست شناسی) مقاربت کننده باهم جنس خود

  • متوافق

  • هم جنس

  • یکجور

  • مشابه

  • همگن

  • همگن، متجانس

  • یک پارچه، متجانس، همگون، همگن، یکنواخت

  • همگن

  •  همگن،  هم جنس

  • آنچه تماما دارای کیفیت، ترکیب یا ساختار یکنواخت باشد

  • همگن

  • همجنس

  • همگون

  • متجانس

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری