gull به فارسی | دیکشنری انگلیسی

gull
  • (ج ش) یاعو

  • مرغ نوروزی

  • نوعی رنگ خاکستری کمرنگ

  • (سابقا) حریصانه خوردن

  • بلعیدن

  • حفر کردن

  • آدم ساده لوح و زود باور

  • گول

  • گول زدن

  • مغبون کردن

  • گود کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری