glut به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
پر کردن
-
اشبائ کردن
-
پر خوردن پرخوری
-
پری
-
عرضه بیش از تقاضا
-
(طب) زیادی خون
-
اشباع
-
پاره آجر
-
سیر کردن
-
اشباع کردن
-
با حرص و ولع خوردن