glitter به فارسی | دیکشنری انگلیسی

glitter
  • تابش

  • تلالو

  • درخشندگی

  • درخشش

  • براق شدن

  • برق زدن

  • درخشیدن

  • برق زدن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر