gill به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
(vivtn) دستگاه تنفس ماهی
-
جویبار
-
نهر کوچک
-
گوشت ماهی
-
پیمانه ای برای شراب
-
نصف پینت pint
-
دخترجوان
-
آبجو
-
تمیزکردن ماهی
-
روده (ماهی را) در آوردن
-
استطاله زیرگلوی مرغ
-
(gill): sweetheart
-
=girl
-
شانه درریسندگی پشم