ghost به فارسی | دیکشنری انگلیسی

ghost
  • شبح

  • روح

  • روان

  • جان

  • خیال

  • تجسم روح

  • چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن

  • سایه‌

  • شبح

  • روح، روح دادن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری