fumble به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
کورکورانه جلورفتن
-
اشتباه کردن
-
لکنت زبان پیدا کردن
-
من من کردن
-
(درفوتبال) توپ را از دست دادن
-
سنبل کردن
-
کورمالی
-
اشتباه