fumble به فارسی | دیکشنری انگلیسی

fumble
  • کورکورانه جلورفتن

  • اشتباه کردن

  • لکنت زبان پیدا کردن

  • من من کردن

  • (درفوتبال) توپ را از دست دادن

  • سنبل کردن

  • کورمالی

  • اشتباه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر