froth به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
کف
-
سرجوش
-
(مج) یاوه
-
سخن پوچ
-
کف کردن
-
بکف آوردن
-
اظهارکردن
-
نمایاندن
-
صدا زدن
-
کف - کف ایجاد شده در اثر جوشیدن مایع