fosterling به فارسی | دیکشنری انگلیسی

fosterling
  • فرزند رضاعی

  • طفل شیرخوار

  • فرزند خوانده

  • بچه سرراهی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر