fluoroscope به فارسی | دیکشنری انگلیسی

fluoroscope
  • فلورسکوپ

  • صفحه شفاف رادیوسکپی

  • فلوئورنما؛ فلوروسکوپ دستگاهی متشکل از لامپ پرتو- ایکس و یک صفحه ی فلوئورسان که محتوای اجسام و ظروف6 کدری را که بین لامپ و صفحه قرار گیرند، آشکار می سازد. پزشکان می توانند به کمک این دستگاه و در شرایط اضطراری که امکان عکسبرداری پرتو- ایکس وجود ندارد، اعضای داخلی و استخوانهای بیمار دچار ضایعه را مشاهده کنند. همچنین در دستگاههای کشف اسلحه و مواد مخدر در بسته ها و چمدانها که در فرودگاهها و ایستگاههای راه آهن نصب می شوند، از این وسیله استفاده می شود. تابش پرتو ایکس یک تصویر مرئی روی صفحهی فلوئورسان تولید می کند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر