entity به فارسی | دیکشنری انگلیسی

Entity
  • واحد تجاری

  • نهاد

  • نهاد، شئ، واحد مستقل، جوهر، موجودیت، ذات، هستی، وجود، گوهر

  • هستی

  • واحد، مؤسسه، ماهیت، موجودیت

  • هویت، موجودیت.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر