encryption به فارسی | دیکشنری انگلیسی
encryption
-
رمز بندی به رمز در آوردن سیگنال های دیداری، شنیداری، یا داده ها با استفاده از مدارهای رمزگذار مخصوص و به منظور جلوگیری از دریافت غیر مجاز آنها.رمزگشایی با معکوس کردن روند رمزگذاری انجام می گیرد.
-
سری کردن، به رمز در آوردن - تبدیل اطلاعات به رمز (کد) تا دیگران نتوانند آن را بخوانند. یک کلید رمز یا کلمه ی عبور لازم است تا اطلاعات مورد نظر رمزگشایی شود.
-
پنهان کردن، رمز دار کردن، سری کردن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.