emulsion به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
امولسیون
-
امولسیون
-
امولسیون: وقتی دو مایع مخلوط نشدنی به صورت ذرات ریز در هم منتشر میشوندامولسیون به وجود می آیدمانند امولسیون روغن در آب (شیر) یا امولسیون آب در روغن (کره و مایونز).
-
امولسیون
-
شیرابه
-
امولسیون
-
امولسیون
-
امولسیون (لایه یا قشر حساس)
-
پوسته حساس فیلم
-
سطح حساس
-
فیلم خام
-
قشر حساس
-
قشر حساس به نور
-
قشر حساس فیلم به نور
-
لایه حساس
-
لایه حساس فیلم
-
ماده حساس
-
ماده مغناطیسی
-
مایه
-
مایه حساس
-
ماده مغناطیسی
-
مایه
-
مایه حساس
-
مجموعه کریستال املاح نقره و ژلاتین
-
نامیز
-
امولسیون
-
شیره
-
دوغاب