editor به فارسی | دیکشنری انگلیسی

Editor
  • ویراستار

  • ویراستار

  • ادیتور

  • پیوندگر

  • تدوین‌ کننده‌

  • تدوینگر

  • متصدی‌ مونتاژ

  • مسؤول‌ برش‌ و تدوین‌

  • مونتور

  • ویراستار

  • ویرایشگر، ویراستار برنامه کامپیوتری که کاربر را قادر می سازد تا فایلهای متن را ایجاد، مرور و اصلاح کند. کامپیوترهای محاوره ای اولیه، ویرایشگر ها ی خطی را به کار می بردند که خطوط را به وسیله ی عدد مشخص کرده و فرمانها را فقط در انتهای صفحه می پذیرفتند. امروزه تقریباً تمام کامپیوترها، ویرایشگرهای تمام صفحه ای اراده می دهند و کاربر را قادر می سازند تا مکان نما را در جای دلخواه قرار داده و کل صفحه را به بالا یا پایین بچرخاند.

  • ویرایشگر، ویراستار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری