diode به فارسی | دیکشنری انگلیسی

diode
  • دیود 1. قطعه نیمرسانای دو سر (یکسو کننده) که مشخصه ولتاژ - جریان آن دارای رفتار غیر خطی است. دیود جریان را در یک جهت عبور می دهد (بایاس مستقیم forward bias) اما در جهت مخالف آن را رد می کند _ (بایاس معکوس reverse dias) سرهای آن آند (anode) و کاتد (dathode) نامیده می شوند. دو نوع اصلی دیود نیمرسانا عبارتند از: پیوند PN ای که در مرز مشترک دو ناحیه N و P یک سد الکتریکی ایجاد می کند و دیود شاتکی که سد آن بین یک نیمرسانا و یک فلز تشکیل می شود. 2. نوعی لامپ الکترونی دو الکترودی که در حال حاضر استفده از آن منسوخ شده است.

  • دیود، یکسو کننده

  • دوقطبی‌

  • دیود - وسیله ای الکترونیکی که امکان عبور جیان الکتریکی را فقط از یک جهت می دهد. دیودها به وسیله ی اتصال دو نیمه هادی نوع Pو N شکل می گیرند واثر یکسوکنندگی دارند. نگاه کنید به Transistor ; LED ; semiconductor;

  • دیود

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر