deform به فارسی | دیکشنری انگلیسی

deform
  • زشت کردن

  • کج و معوج کردن

  • بدشکل کردن

  • از شکلانداختن

  • دشدیسه کردن

  • تغییر شکل دادن

  • تغییر شکل دادن، بدشکل شدن

  • اعوجاج‌

  • تغیر شکل دادن

  • تغییر شکل دادن - تغییر شکل سه بعدی تصویر بر روی مانیتور، به طوری که به هم پیچیده یا کشیده شود. برخی از برنامه ها امکان تغییر اشیاء را به طور محاوره ای ایجاد می کنند. بعضی از تغییر شکلها نیز با " فیلتر " انجام می شود که در نتیجه تصویر کج یا شکسته می شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری