deck به فارسی | دیکشنری انگلیسی

deck
  • دستینه

  • دسته (n): عرشه

  • عرشه کشتی

  • کف

  • سطح

  • (vt and n): آراستن

  • زینت کردن

  • عرشه دار کردن

  • (م م) پوشاندن

  • (در ورق بازی) یکدسته ورق

  • دست، دسته، کارت، دسته ی کارت، یک دست ورق

  • کف-سطح

  • عرشه

  • عبورگاه

  • کف

  • بسته

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری