debris به فارسی | دیکشنری انگلیسی

debris
  • خرده

  • باقی مانده

  • آثار مخروبه

  • آشغال روی هم ریخته

  • آوار

  •  دبری...‏

  • نخاله

  • واریزه

  • آشغال

  • آوار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری