crystal به فارسی | دیکشنری انگلیسی

crystal
  • بلور

  • شفاف

  • زلال

  • بلوری کردن بلور

  • کریستال

  • بلور - کریستال - بلوری - شفاف

  • بلور نوعی ماده ی نیمه رسانا با پیزو الکتریک طبیعی یا مصنوعی که اتمهای آن از ساختار هندسی منظمی برخوردارند.

  • بلور، کریستال

  • بلور

  • بلور

  • شبکه منظم

  • کریستالی

  • کریستال، بلور

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری